یکی از گرایش‌های جذاب رشته حقوق ، حقوق مالکیت فکری بوده که ناشی از تراوش ذهنی انسان، و ثمره تفکر نگرش و اندیشه وی است. در واقع حقوق مالکیت فکری، حقوقی قابل لمس نیست به عبارت دیگر اندیشه ای است که از انسان خلق و نتیجه آن منتهی به ایده می‌شود.

بدون شک افراد بسیاری ایده های خلاقانه در ذهن خود می‌پرورانند. ایده هایی که‌می‌تواند منجر به تولید محصول و خدمات شود. اگر قرار باشد که این ایده به بار بنشیند باید در قالب اختراع، طرح صنعتی یا خدمات خاص ارائه شود. بر این اساس یکی از موارد مالکیت فکری بحث نام و علامت تجاری اختراعات و طرح های صنعتی است. بسیاری از افراد به دلیل آشنا نبودن با قوانین همیشه نگران سرقت آثار فکری خود هستند؛ متاسفانه افراد سودجو و فرصت‌طلب هم همواره در کمین سو استفاده از خلاقیت و هوش دیگران هستند تا در یک فرصت مناسب از آن کپی‌برداری کنند این اقدام موجب ایجاد ضرر مادی و معنوی برای افرادی که خلاقیت دارند می‌شود. همچنین باعث هرج و مرج در جامعه و گمراهی مصرف کنندگان نسبت به کالای اصلی و کپی شده که می‌تواند تبعات منفی بسیاری در پی داشته باشد.

گل کاغذی را در نظر بگیرید که تقلیدی از گل طبیعی است اگر گل کاغذی را در بهترین جا قرار دهیم و برترین تزیین را برای آن ایجاد کنیم باز هم آن جوهره‌ای که در گل طبیعی وجود دارد در گل کاغذی نیست. این مثال به ما می‌آموزد چیزی که در جایگاه خودش بروز و پرورش پیدا می‌کند باردهی مفید دارد. این موضوع را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد، در نگاه اول منافع و آسیب‌های فردی آن و نگاه دوم آسیب‌ها و خسارت‌های اجتماعی.

در واقع تمدن، فرهنگ و تاریخ، همواره در پی خلاقیت ایجاد شده یعنی بشر اولیه زمانی که به غار رفت در پی آن بود تا درون غار نور داشته باشد بر این اساس ناچار شد آنقدر جستجو کند تا سنگ‌هایی را کشف کند که نور از آن عبور کند که همان شیشه امروزی است. اگر قرار بود انسان اولیه در همان وضعیت متوقف شود هرگز شیشه را اختراع نمی‌کرد تا بتواند از نور کامل خورشید استفاده کند.

این یک تلنگر است که‌ می‌گوید ما باید در پی خلاقیت باشیم بنابراین از نگاه اجتماعی همواره نوآوری و خلاقیت باعث توسعه سرزمین، دانش، رفاه و آسایش جامعه می‌شود. از دیگر سو اگر ما حاصل کار دیگران را به یغما ببریم، آنها متوقف می‌شوند.

سعدی در این خصوص بسیار زیبا می‌گوید که:

هر که نان از عمل خویش خورد  

منت از حاتم طایی نبرد 

یعنی آن خودکفایی، خودآیی، خدایی زمانی به وجود می‌آید که به این باور و اندیشه برسیم که افراد باید روی پای خودشان بایستند و تفکر، اندیشه، خلاقیت و نوآوری را به کار بیاندازند؛ چراکه این عامل فردی است. اما از نظر اجتماعی اگر حاصل دسترنج افراد که در سالیان بسیار برای آن زحمت کشیده‌اند مورد تطاول، سرقت و دزدی دیگران قرار گیرد، جامعه متوقف می‌شود. بنابراین ما دو وظیفه داریم اول کسانی که نوآوری را کوله بار خود قرار دادند، حمایت کنیم تا بارورتر شوند و به ما ایده‌ها و اندیشه‌هایی را بدهند که زندگی ما را بهتر کند.

همچنین در برابر کسانی که به ناروا سراغ سرقت ایده و فکر دیگران می‌روند بایستیم  چراکه دارا شدن بلا جهت جرم مدنی محسوب می‌شود؛ نهایتا چنبره جامعه، چینش و پایش اجتماع ایجاب می کند ما مقابل کسانی که بر این روال ناروا اقدام کردند و حقوق دیگران را ضایع ساختند، بایستیم. به خاطر آنکه به جامعه آسیب رسانده و جامعه را از پیشرفت، تلاش و باور به فردای روشن دور داشته اند.

در اینجا ذکر چند مورد تاریخی درباره مالکیت فکری خالی از لطف نیست. هنگامی‌که سرخ‌پوستان خنجر می‌ساختند و نام خود را روی آن حک می کردند به این علت که حاصل دسترنجشان بود و باید خود پاسخگوی آن‌ می‌بودند. در کااخ هایرصفوی، مسجد شاه اصفهان و مسجد شیخ لطف الله، کاشی‌کاران نام خود را نوشته‌اند چراکه کار را به نام خود ثبت کنند و دیگر آنکه پاسخکوی نواقص و آسیب‌های ان باشد که قطعا این مهم سنت بسیار زیبایی بوده است.

باز هم سعدی چنین زیبا سرود:

نام نیک رفتگان ضایع مکن  

تا بماند نام نیکت برقرار

بنابراین باید فضایی ایجاد کنیم که جامعه بداند آنان که از دسترنج دیگران استفاده می‌کنند دور از حق و قانون عمل کرده و مایه آسیب اجتماعی‌می‌شوند. از دیگر سو، کسانی که می‌توانند کار نو، گام نو، پیام نو و اندیشه نو داشته باشند بدانند چنبره اجتماع و چینش جامعه از آنها حمایت می‌کند. کشورهایی که به مدارج بالای تمدن دست یافته اند از این حق مانند حق زندگی به طور کامل دفاع کردند حتی اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ١٧  صراحتاً بیان کرده که آنچه که انسانها اقدام به خلق آن می‌کنند در طی این اعلامیه قابل دفاع است. همچنین در نظام فقهی قاعده‌ای در این خصوص وجود دارد که بیان می‌دارد: «لاضرر و لاضرار فی الاسلام. یعنی هیچ کس حق ندارد به دیگران ضرر وارد کند حتی به خودش».

ماده یک قانون مسئولیت مدنی گفته است که «هر کس عمداً یا در نتیجه بی‌احتیاطی به هر حق دیگری خسارت وارد کند مکلف به جبران است.»

قرآن کریم هم در این خصوص می‌فرماید: «هیچ پاداشی برای انسان نیست مگر از آنچه که خودش سعی کرده و به دست آورده است.»

بر این مبادی در‌می‌یابیم از منظر تمامی نظام‌های حقوقی و فقهی، حقوق مالکیت فکری بسیار حائز اهمیت و قابل احترام است بنابراین افرادی که اقدام به خلق نوآوری و ابتکار می‌کنند همواره حقوق آنها باید رعایت شود و قانونگذار  از آنها حمایت می‌کند. همچنین کسانی که به ناروا از افراد نوآور و خلاق کپی‌برداری می‌کنندو حقوق آنها را نادیده می‌انگارند برابر قانون باید با آنها برخورد جدی شود تا حقوق پدیدآورندگان همیشه محفوظ  بماند.